
قصه ای دارم!
غصه ام در دل آن جامانده
گاه گاهی دل من میگیرد
بیشتر هنگام غروب
در همان وقت خدا نیز پر از تنهایست
جز خدا نیز کسی تنها نیست
وخدایی که در این نزدیکیست
در همین لحظه به هنگام طلوع
که اذان سردادند
من وضو خواهم ساخت…
اشک چشمانم را
تابه سر منزل زیبای حقیقت برسم…
اگر روزی دلم گرفت، یادم باشد،
که خدای من اینجاست، همین نزدیکیها
و من تنها نیستم…

نظرات شما عزیزان:
مطهره 
ساعت16:24---1 بهمن 1393
شعر زیبایی بود کاش نام شاعر رو هم ذکر میکردید
مطهره 
ساعت0:22---18 دی 1393
اللهم عجل لولیک الفرج. چرا پست جدید نزاشتین؟